معنی تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم, معنی تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم, معنی تاf، /d]، km[، اaاci، coji dاfd، omb [اljd، jtmv bomg تbcd[d، bomg ydc ksتrdk, معنی اصطلاح تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم, معادل تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم, تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم چی میشه؟, تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم یعنی چی؟, تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم synonym, تاب، پیچ، موج، اشاره، رخنه یابی، خود جاکنی، نفوذ دخول تدریجی، دخول غیر مستقیم definition,